😊☺😑😕 : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب


    وقتی درو محکم بستی، تا خود صبح گریه کردم ،خاطراتو دوره کردم
    کاشکی میزاشتی برگردم.منو تنهایی شب.منو بی حالی و تن.
    با یه خودکار رو به شهر بیدارم من کل شب،من که ادم بدی نبودم
    بی تو سر دردو جنون بی تو بارونو خزون بیا برگرد سمت من،یه بار دیگ بمون
    بی تو دستام سرده سرده،بی تو چشمام گریه کرده،بی تو قلبم پره درده.بی تو رنگم
    زرده زرده.
    یجوری رفتو دروم بست که هنوز صدای در تو سرم هست
    اینو فهمیدم که همون لحظه که هر کی سنگ دل تره برندست
    حتی ندارم نفس،خستس مغزم میخونه مثل قفس در بستست..
    تلخ شده واسه من هر لحظه نمیدونم عشقی تو دلش اصلا هست
    اگه چشمام کبودن فقط واسه اینه آدما حسودن،هر موقع که نبودم پشتم زدن،
    منو تو دلت کشتن،فقط تعریفاشون از صدتا فحش بد ترن،
    فهمیدم که خودیا از همه دشمن ترن،منو پیچیدن خودشون به سمتت اومدن،
    اونایی که فکر میکردم از همه خوش قلب ترن،
    بیا فکر کن اولشیم مثلا روزه اوله،
    بیا برگرد بین بی تو واقعا حال من بده،میون اون همه آدم من تورو انتخاب کردم،
    هر جا رفتم بدون تو یه کاری کردی برگردم،
    من که آدم بدی نبودم،،،من که آدم بدی نبودم،من که آدم بدی نبودم.
    بی تو سردردوجنون،بی تو بارون و خزون بیا برگرد سمت من یه بار دیگ بمون
    بی تو دستام سرده سرده،بی تو چشمام گریه کرده،بی تو قلبم پره درده،بی تو رنگم زرده زرده.....
    ★h★h★h★h★
    سَلامَتے روزے ڪہ مامانمـــــ واسمـــــ ایڹ شعرو بخونہ 😊☺😑😕...
    ما را در سایت 😊☺😑😕 دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : h-cr7 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 11 فروردين 1403 ساعت: 21:13